IRAN'S HISTORIC MOMENT: THE PEOPLE OF IRAN MUST RISE TO RECLAIM THEIR FUTURE
- susank789
- 2 days ago
- 11 min read
Iranians face a historic opportunity, not merely to dismantle a decaying order, but to build a new system rooted in legitimacy and the will of the people.
لحظه تاریخی ایران: مردم ایران باید برای بازپسگیری آینده خود برخیزند
ایرانیان با یک فرصت تاریخی روبرو هستند، نه صرفاً برای برچیدن یک نظم رو به زوال، بلکه برای ساختن یک نظام جدید که ریشه در مشروعیت و اراده مردم داشته باشد.
STOP IRAN NOW -
BY Aidin Panahi
April 28, 2025

Members of the Iranian diaspora gather in front of the White House, part of a chain of events taking place in the US, Canada, and Europe in support of Crown Prince Reza Pahlavi, calling for a free and democratic Iran, earlier this month.
(photo credit: From Boston To Iran group)
Iran is standing on the edge of a historic decision, not because the clock is ticking on change, but because the fate of a nation is at stake. The next move will not be made behind closed doors in foreign capitals but in the streets of Iran, by its people.
For too long, Iran’s future has been shaped by a regime that has stolen the voice of the people. Today, they are facing a historic opportunity, not merely to dismantle a decaying order, but to build a new system rooted in legitimacy and the will of the people.
But this can only happen if the majority, who have stayed silent for so long, rise to reclaim their future.
In 1979, Iran’s future was shaped by a small group of loud voices and more significantly, by the silence of the majority, who, instead of voicing their will, waited to see what would happen next. This inaction created an opening that foreign nations quickly seized, acting in their own national interests and pushing for the shah’s departure.
That mistake – where external powers took advantage of internal passivity – cannot happen again. Today, the Iranian people are more informed, more connected, and more capable of organizing than ever before. True power does not come from mere desire for change – it comes from collective action that cannot be ignored.
The regime in Iran has thrived by keeping the people paralyzed with fear, division, and lies. Their silence was not born out of ignorance; it has been the result of years of psychological erosion and constant humiliation – causing the people to become disengaged and passive. The way forward is clear: Break the silence, unite, and act.
But this requires more than just words. It requires action. It requires a visible, unified movement.
We’ve seen this before: the regime uses propaganda and misinformation to make the people believe that change is impossible. They tell the world that Iran is stable, that everything is under control, but that is a lie.
The truth is that the gap has never been wider between what the regime wants you to believe and what is really happening in society.
The world is watching, but it will not respond to silence.
Iranians must exploit the regime's current weakness
The Islamic regime is weak both inside and outside Iran. Its leadership is crumbling, and its proxies are falling apart. But if the people fail to act, the world will see only instability and confusion, creating an opening for foreign powers to impose backroom deals, install puppet leaders, or push for solutions that do not reflect the will of the Iranian people.
The world listens when the streets speak. When the people of Iran act, the space for foreign interference shrinks, and the path to true representation opens. Only then will the world know that Iran is not a regime. It is a people determined to chart their own course.
This month, Iranians from across the world gathered outside the White House with a simple message: The United States must stop engaging with the Islamic Republic and start engaging with Crown Prince Reza Pahlavi as the only legitimate figure for a transitional government.
This demand did not come from exile; it echoed the voices from Iran’s own streets, where people have been chanting his name for change.
Now, Iranians need more than just hope – they need a strategy. They must organize nationwide, rally, strike, and clear demand for change. This is not the job of any one group; it’s the responsibility of all Iranians – students, workers, women, intellectuals, and anyone who believes in a free Iran. Every voice matters. Every action counts.
The path forward will require more than just organization – it will require dedication and courage. But it will also demand clarity, unity, and focus. If millions of Iranians come together with one unmistakable, coordinated message, no power – not even the regime’s allies – will be able to ignore it.
Iranians are no longer asking for vague reforms. They are asking for a transfer of sovereignty from the people, through national processes, on their own terms.
They seek order, not chaos; a new system, not the continuation of failure. Crown Prince Reza Pahlavi is committed to fulfilling the people’s desire for a new future, stepping forward as the leader they have already chosen to guide them through this pivotal period.
The price for freedom has already been paid.
Over the last four decades, countless Iranians have given their lives for freedom, with the most recent being the martyrs of 2022. These sacrifices serve as a permanent reminder that silence is no longer an option. But now, more than ever, the people need to show strategic determination, not just anger.
If the Iranian people do not act today, Iran’s future will be shaped by those who neither represent them nor answer to them. But if the people unite, act with clarity, and present one coordinated, national front, the international community will have no choice but to recalibrate its policies.
The future of Iran is in the hands of its people. This future will not be shaped by backroom diplomacy or foreign intervention – but by a bold, coordinated, national demand.
Those who do not act today will have no voice in the Iran of tomorrow.
در آستانه یک تصمیم تاریخی ایستاده است، نه به این دلیل که عقربههای ساعت برای تغییر در حال حرکت هستند، بلکه به این دلیل که سرنوشت یک ملت در خطر است. حرکت بعدی نه در پشت درهای بسته در پایتختهای خارجی، بلکه در خیابانهای ایران، توسط مردم آن انجام خواهد شد.
مدتهاست که آینده ایران توسط رژیمی شکل گرفته است که صدای مردم را دزدیده است. امروز، آنها با یک فرصت تاریخی روبرو هستند، نه صرفاً برای برچیدن یک نظم رو به زوال، بلکه برای ساختن یک سیستم جدید که ریشه در مشروعیت و اراده مردم دارد.
اما این تنها در صورتی میتواند اتفاق بیفتد که اکثریت، که مدتهاست ساکت ماندهاند، برای بازپسگیری آینده خود برخیزند.
در سال ۱۹۷۹، آینده ایران توسط گروه کوچکی از صداهای بلند و مهمتر از آن، توسط سکوت اکثریت شکل گرفت، کسانی که به جای ابراز اراده خود، منتظر ماندند تا ببینند چه اتفاقی میافتد. این بیعملی، فرصتی ایجاد کرد که کشورهای خارجی به سرعت آن را غنیمت شمردند، در جهت منافع ملی خود عمل کردند و برای رفتن شاه تلاش کردند.
آن اشتباه - که در آن قدرتهای خارجی از انفعال داخلی سوءاستفاده کردند - دیگر نمیتواند تکرار شود. امروز، مردم ایران آگاهتر، متصلتر و توانمندتر از همیشه برای سازماندهی هستند. قدرت واقعی از میل صرف به تغییر ناشی نمیشود - بلکه از اقدام جمعی ناشی میشود که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
رژیم ایران با فلج نگه داشتن مردم با ترس، تفرقه و دروغ، پیشرفت کرده است. سکوت آنها از جهل ناشی نشده است؛ بلکه نتیجه سالها فرسایش روانی و تحقیر مداوم بوده است - که باعث شده مردم بیتفاوت و منفعل شوند. راه پیش رو روشن است: سکوت را بشکنید، متحد شوید و عمل کنید.
اما این به چیزی بیش از حرف نیاز دارد. به عمل نیاز دارد. به یک جنبش متحد و قابل مشاهده نیاز دارد.
ما قبلاً این را دیدهایم: رژیم از تبلیغات و اطلاعات نادرست استفاده میکند تا مردم را متقاعد کند که تغییر غیرممکن است. آنها به جهانیان میگویند که ایران باثبات است، همه چیز تحت کنترل است، اما این یک دروغ است.
حقیقت این است که شکاف بین آنچه رژیم میخواهد شما باور کنید و آنچه واقعاً در جامعه اتفاق میافتد، هرگز تا این حد گسترده نبوده است.
جهان نظارهگر است، اما به سکوت پاسخ نخواهد داد.
ایرانیان باید از ضعف فعلی رژیم بهرهبرداری کنند
رژیم اسلامی هم در داخل و هم در خارج از ایران ضعیف است. رهبری آن در حال فروپاشی است و نیروهای نیابتی آن در حال فروپاشی هستند. اما اگر مردم اقدامی نکنند، جهان تنها شاهد بیثباتی و سردرگمی خواهد بود و این امر زمینه را برای قدرتهای خارجی فراهم میکند تا معاملات پشت پرده را تحمیل کنند، رهبران دست نشانده را منصوب کنند یا برای راهحلهایی که منعکس کننده اراده مردم ایران نیست، تلاش کنند.
جهان وقتی خیابانها صحبت میکنند، گوش میدهد. وقتی مردم ایران اقدام میکنند، فضای دخالت خارجی محدود میشود و راه برای نمایندگی واقعی باز میشود. تنها در آن زمان است که جهان خواهد دانست که ایران یک رژیم نیست. این مردمی هستند که مصمم به ترسیم مسیر خود هستند.
این ماه، ایرانیان از سراسر جهان با یک پیام ساده در مقابل کاخ سفید جمع شدند: ایالات متحده باید تعامل با جمهوری اسلامی را متوقف کند و تعامل با ولیعهد رضا پهلوی را به عنوان تنها چهره مشروع برای یک دولت انتقالی آغاز کند.
این درخواست از تبعید نیامده بود؛ این صدا، پژواک صداهای خیابانهای خود ایران بود، جایی که مردم نام او را برای تغییر فریاد میزدند.
اکنون، ایرانیان به چیزی بیش از امید نیاز دارند - آنها به یک استراتژی نیاز دارند. آنها باید در سراسر کشور سازماندهی کنند، تجمع کنند، اعتصاب کنند و درخواست روشنی برای تغییر داشته باشند. این کار هیچ گروهی نیست؛ این مسئولیت همه ایرانیان - دانشجویان، کارگران، زنان، روشنفکران و هر کسی است که به یک ایران آزاد اعتقاد دارد. هر صدایی مهم است. هر عملی مهم است.
مسیر پیش رو به چیزی بیش از سازماندهی نیاز دارد - به فداکاری و شجاعت نیاز دارد. اما همچنین به وضوح، وحدت و تمرکز نیاز دارد. اگر میلیونها ایرانی با یک پیام هماهنگ و غیرقابل انکار گرد هم آیند، هیچ قدرتی - حتی متحدان رژیم - قادر به نادیده گرفتن آن نخواهند بود.
ایرانیان دیگر خواستار اصلاحات مبهم نیستند. آنها خواستار انتقال حاکمیت از مردم، از طریق فرآیندهای ملی، با شرایط خودشان هستند.
آنها به دنبال نظم هستند، نه هرج و مرج؛ یک سیستم جدید، نه ادامه شکست. ولیعهد رضا پهلوی متعهد به تحقق آرزوی مردم برای آیندهای جدید است و به عنوان رهبری که آنها از قبل برای هدایت آنها در این دوره سرنوشتساز انتخاب کردهاند، قدم پیش میگذارد.
بهای آزادی قبلاً پرداخت شده است.
در طول چهار دهه گذشته، ایرانیان بیشماری جان خود را برای آزادی فدا کردهاند که جدیدترین آنها شهدای سال ۲۰۲۲ هستند. این فداکاریها یادآوری دائمی است که سکوت دیگر یک گزینه نیست. اما اکنون، بیش از هر زمان دیگری، مردم باید عزم استراتژیک خود را نشان دهند، نه فقط خشم.
اگر مردم ایران امروز اقدامی نکنند، آینده ایران توسط کسانی شکل خواهد گرفت که نه نماینده آنها هستند و نه به آنها پاسخ میدهند. اما اگر مردم متحد شوند، با شفافیت عمل کنند و یک جبهه هماهنگ و ملی را ارائه دهند، جامعه بینالمللی چارهای جز تنظیم مجدد سیاستهای خود نخواهد داشت.
******************************************************************************************
در آستانه یک تصمیم تاریخی ایستاده است، نه به این دلیل که عقربههای ساعت برای تغییر در حال حرکت هستند، بلکه به این دلیل که سرنوشت یک ملت در خطر است. حرکت بعدی نه در پشت درهای بسته در پایتختهای خارجی، بلکه در خیابانهای ایران، توسط مردم آن انجام خواهد شد.
مدتهاست که آینده ایران توسط رژیمی شکل گرفته است که صدای مردم را دزدیده است. امروز، آنها با یک فرصت تاریخی روبرو هستند، نه صرفاً برای برچیدن یک نظم رو به زوال، بلکه برای ساختن یک سیستم جدید که ریشه در مشروعیت و اراده مردم دارد.
اما این تنها در صورتی میتواند اتفاق بیفتد که اکثریت، که مدتهاست ساکت ماندهاند، برای بازپسگیری آینده خود برخیزند.
در سال ۱۹۷۹، آینده ایران توسط گروه کوچکی از صداهای بلند و مهمتر از آن، توسط سکوت اکثریت شکل گرفت، کسانی که به جای ابراز اراده خود، منتظر ماندند تا ببینند چه اتفاقی میافتد. این بیعملی، فرصتی ایجاد کرد که کشورهای خارجی به سرعت آن را غنیمت شمردند، در جهت منافع ملی خود عمل کردند و برای رفتن شاه تلاش کردند.
آن اشتباه - که در آن قدرتهای خارجی از انفعال داخلی سوءاستفاده کردند - دیگر نمیتواند تکرار شود. امروز، مردم ایران آگاهتر، متصلتر و توانمندتر از همیشه برای سازماندهی هستند. قدرت واقعی از میل صرف به تغییر ناشی نمیشود - بلکه از اقدام جمعی ناشی میشود که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
رژیم ایران با فلج نگه داشتن مردم با ترس، تفرقه و دروغ، پیشرفت کرده است. سکوت آنها از جهل ناشی نشده است؛ بلکه نتیجه سالها فرسایش روانی و تحقیر مداوم بوده است - که باعث شده مردم بیتفاوت و منفعل شوند. راه پیش رو روشن است: سکوت را بشکنید، متحد شوید و عمل کنید.
اما این به چیزی بیش از حرف نیاز دارد. به عمل نیاز دارد. به یک جنبش متحد و قابل مشاهده نیاز دارد.
ما قبلاً این را دیدهایم: رژیم از تبلیغات و اطلاعات نادرست استفاده میکند تا مردم را متقاعد کند که تغییر غیرممکن است. آنها به جهانیان میگویند که ایران باثبات است، همه چیز تحت کنترل است، اما این یک دروغ است.
حقیقت این است که شکاف بین آنچه رژیم میخواهد شما باور کنید و آنچه واقعاً در جامعه اتفاق میافتد، هرگز تا این حد گسترده نبوده است.
جهان نظارهگر است، اما به سکوت پاسخ نخواهد داد.
ایرانیان باید از ضعف فعلی رژیم بهرهبرداری کنند
رژیم اسلامی هم در داخل و هم در خارج از ایران ضعیف است. رهبری آن در حال فروپاشی است و نیروهای نیابتی آن در حال فروپاشی هستند. اما اگر مردم اقدامی نکنند، جهان تنها شاهد بیثباتی و سردرگمی خواهد بود و این امر زمینه را برای قدرتهای خارجی فراهم میکند تا معاملات پشت پرده را تحمیل کنند، رهبران دست نشانده را منصوب کنند یا برای راهحلهایی که منعکس کننده اراده مردم ایران نیست، تلاش کنند.
جهان وقتی خیابانها صحبت میکنند، گوش میدهد. وقتی مردم ایران اقدام میکنند، فضای دخالت خارجی محدود میشود و راه برای نمایندگی واقعی باز میشود. تنها در آن زمان است که جهان خواهد دانست که ایران یک رژیم نیست. این مردمی هستند که مصمم به ترسیم مسیر خود هستند.
این ماه، ایرانیان از سراسر جهان با یک پیام ساده در مقابل کاخ سفید جمع شدند: ایالات متحده باید تعامل با جمهوری اسلامی را متوقف کند و تعامل با ولیعهد رضا پهلوی را به عنوان تنها چهره مشروع برای یک دولت انتقالی آغاز کند.
این درخواست از تبعید نیامده بود؛ این صدا، پژواک صداهای خیابانهای خود ایران بود، جایی که مردم نام او را برای تغییر فریاد میزدند.
اکنون، ایرانیان به چیزی بیش از امید نیاز دارند - آنها به یک استراتژی نیاز دارند. آنها باید در سراسر کشور سازماندهی کنند، تجمع کنند، اعتصاب کنند و درخواست روشنی برای تغییر داشته باشند. این کار هیچ گروهی نیست؛ این مسئولیت همه ایرانیان - دانشجویان، کارگران، زنان، روشنفکران و هر کسی است که به یک ایران آزاد اعتقاد دارد. هر صدایی مهم است. هر عملی مهم است.
مسیر پیش رو به چیزی بیش از سازماندهی نیاز دارد - به فداکاری و شجاعت نیاز دارد. اما همچنین به وضوح، وحدت و تمرکز نیاز دارد. اگر میلیونها ایرانی با یک پیام هماهنگ و غیرقابل انکار گرد هم آیند، هیچ قدرتی - حتی متحدان رژیم - قادر به نادیده گرفتن آن نخواهند بود.
ایرانیان دیگر خواستار اصلاحات مبهم نیستند. آنها خواستار انتقال حاکمیت از مردم، از طریق فرآیندهای ملی، با شرایط خودشان هستند.
آنها به دنبال نظم هستند، نه هرج و مرج؛ یک سیستم جدید، نه ادامه شکست. ولیعهد رضا پهلوی متعهد به تحقق آرزوی مردم برای آیندهای جدید است و به عنوان رهبری که آنها از قبل برای هدایت آنها در این دوره سرنوشتساز انتخاب کردهاند، قدم پیش میگذارد.
بهای آزادی قبلاً پرداخت شده است.
در طول چهار دهه گذشته، ایرانیان بیشماری جان خود را برای آزادی فدا کردهاند که جدیدترین آنها شهدای سال ۲۰۲۲ هستند. این فداکاریها یادآوری دائمی است که سکوت دیگر یک گزینه نیست. اما اکنون، بیش از هر زمان دیگری، مردم باید عزم استراتژیک خود را نشان دهند، نه فقط خشم.
اگر مردم ایران امروز اقدامی نکنند، آینده ایران توسط کسانی شکل خواهد گرفت که نه نماینده آنها هستند و نه به آنها پاسخ میدهند. اما اگر مردم متحد شوند، با شفافیت عمل کنند و یک جبهه هماهنگ و ملی را ارائه دهند، جامعه بینالمللی چارهای جز تنظیم مجدد سیاستهای خود نخواهد داشت.
Comments